بیت های انتظار - حکایت هجران
بیت های انتظار
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم
از بندگی حضرت معبود زدیم
این الفت ما به دوست امروزی نیست
یک عمر دم از مهدی موعود زدیم
هرچه خورشید شدم ابر تو پایان نگرفت
ابرها هی متراکم شد و باران نگرفت
بی تو هر سال بهار آمد و رد شد اما
از درختان چه بگویم علفی جان نگرفت
این غزلواره تمام تب فریادش را
به جز از عطر تو و یاد شهیدان نگرفت
...
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد
سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه ز تاثیر تابش خورشید
دلی که یخ زده از غصه آب خواهد شد
کدام جمعه ز عطر بهشتی گل یاس
بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد